«اقدامات خوبِ» شرکتهای سیگارسازی؟
1-در سال 1998، مسئولین کمپانیهای صنعت دخانیات با 40 ایالت امریکا توافقنامه امضا کردند. این توافقنامه شرکتهای سیگارسازی را موظف کرده است که درطی 25 سال، 206 میلیارد دلار به ایالتهای آمریکا پرداخت کنند. این توافق نامه همچنین متضمن اقدامات گوناگونی برای آموزش مبارزه با مصرف سیگار و تبلیغ و تامین مالی برای انجام تحقیقاتی به منظور تعیین استراتژیهای موثر برای ترک سیگار است. در این توافقنامه تبلیغات بیلبوردی با هدف استفاده از فرآوردههای دخانیات، و تبلیغاتی که جوانان را جذب میکند (شامل تجاریسازی نمونهها و استفاده از شخصیتهای کارتونی در تبلیغات) ممنوع اعلام شده است. شرکتهای دخانیاتی در مواجهه با محدودیتهای این توافقنامه و مخالفتهای شدید سازمانهای مخالف سیگار، میکوشند تصویر ذهنی خود را در میان مصرفکنندگان آمریکایی احیا کنند.آیا شرکتهای دخانیات از نظر اخلاقی به جامعه متعهد هستند؟ آیا این تعهدات باید با تعهدات اخلاقی شرکتها در سایر صنایع تفاوت داشته باشد؟ بیایید این سوال را در زمینه یک شرکت دخانیاتی خاص مد نظر قرار دهید.کمپانی «فیلیپ موریس» بزرگترین شرکت تولیدی و بازاریابی کالاهای مصرفی بستهبندیشده در جهان و بزرگترین شرکت غذایی در آمریکاست. این کمپانی همچنین بزرگترین و سودآورترین شرکت دخانیاتی در جهان است. از نظر بسیاری از آمریکاییها، «فیلیپ موریس» که مالکیت شرکت غذایی «کرافتفودز» را نیز برعهده دارد، با بیش از 400 هزار نفر در آمریکا و 3 میلیون و چهارصد هزار نفر در سراسر جهان که هر ساله بر اثر استعمال سیگار میمیرند، مرتبط است. این کمپانی در آمریکا و در سطح جهان پیشگام جذب سیگاریهای جدید خصوصاً دختران و زنانی است که به طور سنتی سیگاری نبودهاند. بهعلاوه، «فیلیپ موریس» و سایر شرکتهای دخانیاتی به منظور کسب سود بیشتر عامه مردم را در مورد ایمنی تنباکو و تولید و بازاریابی مواد اعتیادآور شیمیایی تعمداً فریب میدهند.
با این حال، بازدید از مقر اصلی«فیلیپ موریس» در نیویورک تصویر متفاوتی را ترسیم میکند. این شرکت مبلّغ و مروج امور خیریه و به شکل خاص «برنامه پیشگیری از استعمال سیگار در میان جوانان» است. این شرکت بانی برگزاری «نمایشگاه هنر بومی آمریکا» و اسپانسر «بورسیه دانشجویان دانشکده تورگود مارشال» است. بهعلاوه، کارفرمایان «فیلیپ موریس» دستی هم در اقدامات بشردوستانهای نظیر «مبارزه با گرسنگی» و «مبارزه با خشونت خانگی» دارند. این شرکت سالانه 60 میلیون دلار را به امور خیریه اهدا میکند.
همچنین «فیلیپ موریس» هرساله 100 میلیون دلار صرف تبلیغ میکند تا مردم را در مورد کارهای خوبش مطلع کند! این کمپین تبلیغاتی در راستای یک استراتژی دقیق به منظور بهبود تصویر شرکت در ذهنیت مردم آمریکا و جهان و اعتباربخشی به آن طراحی شده است. افزون بر این کمپین تبلیغاتی، این شرکت یک «اداره سخنگویان» راهاندازی کرده است که مدیران ارشد شرکت به آنجا میروند تا خطاب به سایر گروهها و سازمانها در مورد کارهای خیریهشان صحبت کنند. نظر شما در مورد انگیزه اصلی کارهای خیریه فیلیپ موریس چیست؟ آیا فکر میکنید که هدف کلیدی شرکت امور اخلاقی است یا این کارها در راستای یک کار روابط عمومی انجام میشود؟ توجه داشته باشید که سیگاریها خودشان انتخاب میکنند که سیگار را شروع کنند. آیا عادلانه است که فیلیپ موریس فیلیپ موریس را به دلیل مشکلات سلامت مربوط به سیگار سرزنش کنیم؟
2-شرکت های تولید سیگار به دلیل استفاده از بسته بندیهایی که کودکان و نوجوانان را جلب میکند مورد انتقاد قرار گرفتهاند.
موسسه خیریه تحقیقات سرطان بریتانیا، فیلمی را منتشر کرده است که گفتههای کودکان شش تا یازده ساله را درباره جذابیت بسته بندیهای سیگار نشان میدهد.
در این فیلم یکی از کودکان میگوید:" پاکت های سیگار باعث میشوند احساس کنی در سرزمین عجایب و شادی هستی."
این موسسه اخیرا گزارشی منتشر کرده است که با مرور اسناد پنجاه سال گذشته صنعت دخانیات نشان میدهد چگونه سایز، رنگ و طرح بسته بندی این محصولات برای جذب سیگاریهای جدید، به ویژه نوجوانان تغییر کرده است.
این گزارش ادعا میکند شرکتهای دخانیات با انتخاب نوجوانان و زنان به عنوان گروههای هدف بسته بندیهای خود را طراحی میکنند.
این گزارش بر روی هشت گروه پانزده تا پنجاه ساله متمرکز شده است و وجود تفاوتهای آشکاری را بین دختران و پسران در انتخاب بسته بندیهای مورد علاقهشان نشان میدهد. انتخاب اغلب دختران پاکت سیگارهای " سیلک کات " و سیگارهای باریک " وویج " است که مشابه عطر، لوازم آرایش و شکلات حسی از لذت و زنانگی ایجاد میکنند.
در حالی که پسران بیشتر پاکتهای اسلایدی سیگارهای " مارلبرو "، " برایت لیف "، " لامبرت اند باتلر" را انتخاب میکنند که احساس بلوغ، محبوبیت و اعتماد بهنفس ایجاد میکنند.
موسسه سرطان بریتانیا در واکنش به این نتایج کمپین " پاسخ ساده است " را راه اندازی کرده و از مردم خواسته است با پیوستن به آن خواهان حذف هر گونه برند و طراحی خاص بر روی بسته بندی دخانیات شوند.
جین کینگ مدیر این موسسه میگوید:" این فیلم کوتاه به ما نشان میدهد بازاریابی و نشانهای تجاری میتواند قدرتمند باشند. کودکان به سمت طراحیهای رنگارنگ، پاکتهای باریک و کشیده جذب میشوند، بی آنکه شناخت کافی درباره میزان مرگبار بودن محتوای پاکتها داشته باشند."
3-تبلیغات سیگار
صنعت دخانیات هر روز نزدیک به 36 میلیون دلار را برای تبلیغ سیگار و ترویج محصولاتش هزینه میکند. با وجود کاهش هر سالة مصرفکنندگان سیگار به میزان 1 میلیون نفر، این صنعت باید افراد جدیدی را به استعمال دخانیات ترغیب کند. کمپینهایی برای همه سنین، گروههای نژادی و اجتماعی تشکیل میشود، اما چون 90 درصد از کل مصرفکنندگان جدید دخانیات را نوجوانان تشکیل میدهند، اکثر تبلیغات این قشر از افراد جامعه را هدف قرار داده است. شواهد شناخت محصول در میان سیگاریهای زیر سن قانونی روشن است: 86 درصد از سیگاریهایی که زیر سن قانونی هستند، از محصولات یکی از سه برند بهشدت تبلیغشدة این صنعت یعنی «مارلبرو»، «نیوپورت» و «سیگار کمل» استفاده میکنند. یکی از پر سر و صداترین تبلیغهایی که بالغین جوان را هدف قرار داده بود، کمپین تبلیغاتی «جو کَمِل» بود. پس از آن که کمپانی سیگارسازی آر. جِی. رینولدز این شخصیت کارتونی خود را معرفی کرد، سهم بازار سیگارهای کمل بین مصرفکنندگان دخانیات زیر سن قانونی در عرض سه سال از 3 درصد به 3/13 درصد افزایش یافت.
آگهیهای تبلیغاتی در مجلههای زنان به طور تلویحی وانمود میکنند که مصرف سیگار کلیدی برای موفقیت مالی، استقلال و پذیرش اجتماعی است. بسیاری از برندهای این صنعت دارای سخنگویان خانم لاغراندامی هستند که به دلیل ترس خانمهای مصرفکننده از چاق شدن، با معرفی و تبلیغ سیگارهای «اسلیم» و «لایت» پول هنگفتی به جیب کمپانیهایشان سرازیر میکنند. این تبلیغات بهشدت تاثیرگذار هستند. از اواسط سالهای دهه 1970 تا اوایل سالهای دهة 2000، فروش سیگار به زنان بهنحو چشمگیری افزایش یافت. تصادفی نیست که در سال 1987، میزان ابتلای زنان به سرطان ریه ناشی از مصرف سیگار از سرطان سینه پیشی گرفته بود.
اما زنان تنها گروه جنسیتیای نیستند که هدف تبلیغات سیگار قرار میگیرند. مردان سیگاری نیز در این تبلیغات در رختکن ورزشگاهها، جادههای ناهموار بیرون شهر سوار بر وسائط نقلیة شیک و غولپیکر، و یا سوار بر اسب در هنگام غروب با حالتی خودنمایانه تصویر میشوند تا نیاز به حس و بروز مردانگی را در مردان برانگیزند.
اقلیتها نیز اغلب مورد هدف قرار میگیرند. تحقیقات جدید از حجم بالای تبلیغات سیگار در مجلههای مختص مخاطبان آفریقایی ـ آمریکایی مانند مجلات «جِت» و «اییبونی» در مقایسه با مجلات مشابهی که مخاطبین وسیعتری را هدف گرفتهاند مثل «تایم» و «پیپل» خبر میدهد. بیلبوردها و پوسترهایی که پیامهای تبلیغاتی سیگار را در بین بومیهای آمریکای لاتین مستقر در آمریکا رواج میدهند نیز در این جوامع خصوصاً در ناحیههای کمدرآمد در همة چشماندازها و ویترینهای فروشگاهها به چشم میخورند. از ابتکارات جدید شرکتهای سیگارسازی میتوان به اسپانسر شدن در رویدادهای جامعهمحور مانند فستیوالها و نمایشگاههای سالانه اشاره کرد.
4-صنعت دخانیات به شدت علاقهمند این است که افراد در سنین دانشگاه را به کشیدن سیگار راغب کند.
اِی. گلنتز، مدیر مرکز تحقیقات کنترل دخانیات در دانشگاه کالیفرنیا در شهر سنفرانسیسکو معتقد است: «از نظر تاریخی، اگر شما به اندازه کافی به دهههای 30 و 40 و 50 و حتی 60 بازگردید، متوجه میشوید که آغاز مصرف سیگار به نحو چشمگیری در این گروه سنی رخ میدهد.»
شرکتهای سیگارسازی حتی در دهههای 1970 و 1980 به سمت مصرفکنندگان بالقوه جوانتر روی آوردند. اما به باور آقای گلنتز، آنها هنوز به افرادی در سنین کالج علاقمند باقی ماندهاند، چون آنها عادتهای دائم استعمال دخانیات را در خلال این دوره از زندگی خود توسعه میدهند. حدود یک سوم از افرادی که به عنوان بالغین جوان سیگار را تجربه میکنند، به یک فرد سیگاری تبدیل میشوند.
دانا بولدن، سخنگوی کمپانی «فیلیپ موریس»، بزرگترین شرکت تولیدکنندة سیگار در جهان، معتقد است که همة شرکتهای سیگارسازی، سیگارهای رایگان توزیع نمیکنند. او میافزاید که کمپانی متبوع وی در این بخششها دخالتی ندارد و از دولت فدرال خواسته است تا این روش را ممنوع کند.
بولدن میافزاید که کمپانی متبوع وی تنها در رویدادهای عرصة موسیقی فعال است و تنها برای مشتریانی اطلاعات مربوط به محصولات خود را ارسال میکند که از پیش برای دریافت این اطلاعات ثبتنام کرده باشند. او میگوید که «فیلیپ موریس» تنها بالغین 21 سال و بالاتر را هدف بازاریابی قرار میدهد، اگرچه به طور قانونی میتواند مشتریان بالقوه 18 سال را نیز هدف قرار دهد.